معنی لارو حشره ها
حل جدول
لغت نامه دهخدا
لارو. (اِ) نام درختی است.
لارو. (اِخ) شارل دو. از آباء یسوعیین فرانسوی، مردی خطیب و شاعر. مولد پاریس (1643-1725 م.).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
شفیره
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی کرمینه
فارسی به عربی
حشره
مترادف و متضاد زبان فارسی
کرم
فارسی به انگلیسی
Larva
واژه پیشنهادی
شاخک
معادل ابجد
756